ضمیر خفته
ضمیر خفته ای ضمیرخفته ازخواب عبث بیدار شو برجه آن ابریق را دریا فکن بردار شو ساکنین منزلت را می فکن آنی برو چون مغنی میبزن بر خم جان سردارشو
طراحی حرفه ای لوگو
ضمیر خفته ای ضمیرخفته ازخواب عبث بیدار شو برجه آن ابریق را دریا فکن بردار شو ساکنین منزلت را می فکن آنی برو چون مغنی میبزن بر خم جان سردارشو
کثرت آمد وای ازاین پیچیدگی ها کثرت آمدسوی ما سادگی خواهم خدایا وحدتی دیگر نما من زبیم تشنه ماندن درکویرت مانده ام درسراب زندگانی با می جان زنده ام
کمر عشق گر سیل به طوفان کمر عشق ببست آن زلزله چون پشت زمین رابشکست گرمهد زمین عیش سما را طلبید گرخشم دوعالم بدهد دست به دست قدرت ندهد دست به تودرهمه عمر تا خون بچکد از سر هر نفس به شصت
به خود آر خداوندا خودت مارابه خود آر! درین پهنای غم اندود و بیمار خداوندا خدایا کی توانم ؟ بگویم من زتو آن شرح بسیار؟