طراحی حرفه ای لوگو
مرتضی سربی | طراح لوگو و مالتی‌مدیا

آرشیو دسته بندی: poem

بذری بکار

درختی شکفت وقتی درختی درزمین بشکفت و رویش شد سپید یابد ثمر اوعاقبت هستی زکاتش را بدید درچنبراندیشه ات ریزان می ازتاک رزان تا میوه ات میگون شود آنگه بهاری نو رسید ترس ازخزان خشکان کند شاخه و برگانت ضعیف با اشتیاقت مل کنی گلهای خود را همچو بید درفصل سرما باغبان خود حافظت باد […]

دایره فهم

دایره فهم ای عقل فروروکه دراین نقل نیایی ای عشق فراتربروتا اصل بیابی این دایره فهم که شاهد خم اوباد خمخانه عشقست وانگیزه اوباد باده توبگردان وغم ازخویش برون آر طیارمبادت بروزاندیشه عیار

خدای من

خدای من توگویی من خدای تو وگویی توخدای من نویسم لحظه هاباتوکه هستی توخدای من خدایی کان سرزلفت گره گشته به سرپنجم نباشد هیچ  طالع  را توان  گفتن  از انجم به فتراک جفایت من هزاران عشق میبینم تن وتنپوش رعنایت بسان عشق می چینم ببویم من گلستانت زعشق وعاشقی مستم بگیرم من دوپهلویت به پا […]

خنده عشق

خنده عشق توگفتی عاشقم من  عشق خندید    برای  لیلی اش  مجنون  پسندید توگفتی عاشقی کن مثل مجنون    بکش آن اسمعیلت غرق در خون بگفتی  کوچه  معشوقه  زنهار    چه سرها بشکند در کوچه گردون بگفتی  چوب  دستت  را بیفکن    چوگردد اژدها بلعد همه دون بگفتی دست خود را برگریبان    ببر آنگه […]

در مامن

در مامن مادری بشنید حال طفل خود    کندرآن صحرای خاکی نفله شد آه وناله قلب او را میشکست    ذره ذره همچوشمعی میگسست وحی آمد که ای فرزند من    کودکت درمامن است و پیش من دربیابان رو ببین احوال او    چون ببینی گیری ازمن توسبو

حلقه های جاری

حلقه های جاری حلقه ها جاری ولی اغفال ازآن    در پی طالع  بدیم و فال از آن حقه ها جاری ز شیطان الجرس    شاهدی باید که بگریزد قفس بینوا آنکس که هست و مست نیست    مست هست ولیکن مست نیست با شیاطین زندگی کردن چرا؟    درمیان سبزه ها رو به چرا ای […]

رمز شیطان

رمز شیطان نارباشد رمز شیطان لیک زان    گستراند نور را تا بیکران خاک باشی آب و آتش آن توست    یا بپراند و یا  گیرد عنان گل چو گردی مایه انسان شوی    کوزه ات گردد به نار جان عیان باد عشق از کوی او گشته وزان    تا برد جانت به جان عاشقان […]

شمعی که بر فروزی

شمعی که برفروزی شمعی که برفروزی ازعشق او روا باد    جمعی که عشق یابد بی عشق او هوی بادآتش نزن به هستی باران بشو زمستی    گفتی که عاشقم من آن عشق نی هوا بادعشقست باتوبودن مردن زخود بریدن    ازغیراو به مستی درمان و او دوا بادبدنام شد دل سنگ آنگه که آب […]

قله های مه و برف

قله های مه و برف پروازبه قله های مه وبرف     دراوج شنیده هایاکه زحرف تنپوش سفیدآن عروس ازلب کوه     داماد دوعالم همه جا غرق شکوهدیریست مرا غایت دوری دادند    اندیشه فردام به روزی دادندکی بی خبراز قله به پایین انداز    آن بیرق نوح جان رها بخش فراز

Logo Perfect Design